به گزارش میراث آریا، محسن خباز تهیهکننده تور کنسرتهای علیرضا قربانی و مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب درباره چگونگی برگزاری کنسرت تخت جمشید علیرضا قربانی عنوان کرد: کنسرت تخت جمشید علیرضا قریانی را از خرداد ۱۴۰۲ استارت زدیم. تا شرایط برگزاری مهیا شود و مجوزهایش صادر و پروسه قانونیاش طی شود، زمان زیادی را از دست دادیم و به زمان برگزاری کنسرت سعدآباد رسیدیم و به همین دلیل موقعیت برگزاری کنسرت تخت جمشید در تابستان سال گذشته را از دست دادیم. بنابراین تصمیم گرفتیم این کنسرت را در سال ۱۴۰۳ برگزار کنیم. اسفند ۱۴۰۲ درخواست برگزاری این کنسرت را به مجموعههای مختلف از جمله وزارت میراثفرهنگی و وزارت فرهنگ ارائه دادیم و ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ مجوز برگزاری کنسرت صادر شد.
او ادامه داد: برنامهریزی ما برای ۲۸ خرداد تا ۵ تیرماه بود اما به دلیل حادثه سقوط هلیکوپتر رئیس جمهوری و تغییرات ساختار سیاسی و انتخابات زودهنگام، دوباره وارد مذاکره شدیم که ببینیم آیا میتوانیم در این تاریخ برگزار کنیم یا نه. وضعیت عمومی کشور در شرایط ویژهای قرار گرفته بود، به همین دلیل سختی کار چندبرابر شد و واقعا پروسه پیچیدهای داشتیم.
خباز در ادامه ضمن تشکر ویژه داشته باشم از تمام کسانی که محبت کردند و این فضا را آرام آرام خلق کردند تا این کنسرت برگزار شود، گفت: به نظر من این یک رویای دیرینهای بود برای همه ما که در حوزه فرهنگ کار میکنیم که به تحقق رسید و به لطف پروردگار برنامه بسیار باکیفیت برگزار شد و یکی از رویدادهای تاریخ معاصر فرهنگی کشور رقم خورد.
او اظهار کرد: آقای قربانی در صحبتهایشان در خلال کنسرت اشاره کردند که ما داریم در گهواره تمدن بشریت کنسرت برگزار میکنیم. واقعیت این است که فرهنگ ایران زمین یک دیرینگی دارد که ۷هزارسال تمدن را با خودش یدک میکشد و اساسا تخت جمشید به عنوان یک نهاد و بنیاد متعلق به شیراز و استان فارس و ایران نیست، بلکه همانطور که از عنوانش یعنی پایگاه میراثجهانی تخت جمشید مشخص است، یک پیوستگی در تاریخ دارد و متعلق به جامعه بشری است.
تهیهکننده تور کنسرتهای علیرضا قربانی بیان کرد: سخت برگزار شدن این پروژه در تخت جمشید از دو وجه قابل بررسی است. یک بخش از زاویه دید حاکمیت است که بعد از انقلاب شرایط کشور در تمام حوزهها به ویژه حوزه فرهنگ تغییرات جدی کرده است و به نظر من خیلی در این بخش نیاز به واکااو داریم و یک بخشی از موضوعاتی که میتوانیم به عنوان نگرانیهای اجتماعی به آنها نگاه کنیم برمیگردد به واکنشهایی که زمان اطلاعرسانی برگزاری کنسرت دریافت کردیم.
او ادامه داد: واکنشهای متعددی داشتیم که البته این حجم از واکنش و نگرانی موجب خوشحالی من بود، زیرا اساسا اینکه مردم نسبت به مجموعهای مثل تخت جمشید این حجم از وسواس و حساسیت را دارند، نشاندهنده فرهنگدوستی است و اینکه این مجموعه میراث جهانی که در اختیار ماست واقعا نیاز به توجه دارد.
خباز تاکید کرد: خیلی خوشحالم که کنسرت آقای قربانی فارغ از اینکه من به عنوان یک عنصر بسیار کوچک در آن تاثیری داشتم یا نداشتم، یک توجهی را به خودش اختصاص داد که هم مجموعه حاکمیت مراقبتهایش را بیشتر کند و هم ما به عنوان کارگزاران فرهنگی.
او افزود: فارغ از کار کارشناسی که تیم فنی ما که از بهترین متخصصان ایران هستند، انجام دادند، از مشاوران خارجی هم استفاده کردیم تا در این رویدادی که برگزار میکنیم، به اندازه دانه ارزنی به سمت آسیب به تخت جمشید حرکت نکنیم. مطمئنا اگر به اندازه دانه ارزنی به این نتیجه میرسیدیم که این کار آسیبی برای تخت جمشید در پی دارد، خودمان اعلام انصراف میکردیم.
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب عنوان کرد: نکتهای که خیلی حائز اهمیت است نکتهای است که به لحاظ حاکمیتی در مورد تخت جمشید وجود داشت. من امروز با نظر یکی از کارشناسان حوزه موسیقی که خیلی خاطرشان برایم عزیز است، مواجه شدم که اشاره کرده بودند که سالهای پیش به کنسرت یانی با همه برنامهریزیهایی که انجام شده بود، مجوز داده نشد. نکته این است که من بعد از گذشت بیش از ۲۰ سال فعالیت در این حوزه به این درک رسیدهام که هر چیزی باید در زمان خودش تحویل شود. حدود ۱۵ سال پیش به اتفاق جناب همایون شجریان، جناب متبسم و استاد درویشی پروژهای خلق شده بود از عبدالقادر مراغهای که کار بسیار درخشانی در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی و اساسا یک کار پژوهشمحور بود. به همراه محمدعلی رفیعی خیلی تلاش کردیم به اجرا برسد، ولی متاسفانه با همه پیگیریهایی که انجام دادیم، به دلیل اینکه آمادگی لازم در سطح مجموعه سازمانهای ذیربط وجود نداشت و بلوغ لازم برای پذیرش آن شکل نگرفته بود، به سرانجام نرسید.
او اظهار کرد: فکر میکنم امروز این بلوغ در منظر مجموعه مدیرانی که در کشور تصمیمگیر هستند، ایجاد شده و به این نتیجه رسیدند که این کار را میشود انجام داد و من این را به عنوان یک نقطه عطفی در تاریخ معاصر فرهنگیمان میبینم.
خباز تصریح کرد: من در این پروسه با مدیران متعدد دستگاههای دولتی مواجه بود که وقتی این درخواست را مطرح کردیم سرشار از نگرانیهای متعدد در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... بودند. یکی از نقاط قابل اعتنایی که دوستان را دز تصمیمگیری دچار تردید میکرد و ما مداوم میرفتیم و مذاکره میکردیم و اعلام میکردیم که تمام تلاشمان را میکنیم و میکوشیم که ضریب این نگرانیها را فرو بکاهیم، نگرانی از این حیث بود که اصلا نمیدانستند قرار است چه اتفاقی بیفتد.
او با بیان اینکه آنجه در این کنسرت خلق شد فضایی را در منظر و دید مسئولین کشور ایجاد کرد که اصلا اتفاق عجیبی نیست، گفت: اتفاقا این رویداد فتح بابی برای برگزاری کنسرتهایی از این دست، نه فقط در تخت جمشید بلکه در مجموعههای تاریخی دیگر است. ما در سرزمینی زندگی میکنیم که سرشار از این بناهای تاریخی است. مجموعههای متعددی همچون، چغازنبیل، ارگ بم، طاق بستان و... وجود دارد که به هزاران دلیل همچون هدفگذاریهای اشتباه، قد و بالای آدمهایی که تصمیمگیر یا سیاستگذار بودند و... نتوانستیم از این ظرفیتهای فرهنگی بهره ببریم. به نظرم این کنسرت فتح بابی است تا کشور ما این ظرفیت را در دنیا جار بزند.
این تهیهکننده موسیقی عنوان کرد: سالهای سال است که وقتی هنرمندان خارجی را به ایران دعوت میکنیم و میآیند ایران را میبیند، حیرتزده میشوند و میگویند تصوری که برای ما خلق کرده بودند، چیز دیگری بوده است. به نظرم اساسا وقتی در ایران کنسرتی در کنار یک پایگاه جهانی، با یک دیرینگی چندهزار ساله و با این کیفیت برگزار میشود، یک چراغ سبزی را به جهان میدهیم که اینجا سرزمین آرامش است.
او اظهار کرد: گروه هنری ما در مپینگ این کنسرتها یک جملهای را کار کرده بودند که نوشته بود «اینجا ایران است» و وقتی آقای قربانی ترانه «ای ایران» را در تخت جمشید میخواند، واقعا مواجهه عجیبی بود.
خباز تاکید کرد: برگزاری این کنسرت تاریخ معاصر کشور ما را تحت تاثیر قرار داده و بعد از این خیلی از موزیسینهای ایران و حتی موزیسینهای بینالمللی میتوانند به این فکر کنند که میتوانند در این فضاها کنسرت برگزار کنند؛ البته با در نظر گرفتن تمام وجوهاتی که لازم است.
او یادآور شد: در این بیست و چند سالی که دارم کار میکنم گروههای مختلف سیاسی آمدهاند، سر کار اجرایی کشور قرار گرفتهاند و رفتهاند، اما کار ما فرهنگی است و شان فرهنگ از قامت سیاست بسیار رفیعتر است. به نظر من این خیلی اتفاق درخشانی بود و من باز هم بدون اینکه وامدار هیچ جریان سیاسی و فکری باشم، به عنوان یک کارگزار فرهنگی، باید برای آنچه که اتفاق افتاد قدردان مدیرانی باشم که پای این کار ایستادند تا این اتفاق رخ دهد و این جریان در مرعا و منظر قرار بگیرد که بگوید اصلا نگران نباشید، به فرهنگ اعتماد کنید، فرهنگ پیشران است.
تهیهکننده تور کنسرتهای علیرضا قربانی بیان کرد: به نظرم میرسد که باید به این نگرانیهایی که ابراز شد و موج بزرگی در رسانهها ایجاد کرد، از یک زاویه دیگری نگاه کرد. اول اینکه مجدددا تاکید میکنم خیلی خرسند شدم که این سطح از نگرانیها بین لایههای مختلف اجتماعی مشاهده میشد و این جای تقدیر دارد از همه هموطنانمان که این سطح از نگرانیها را دارند. نکته دوم که با صراحت لهجه میگویم این است که متاسفانه سرزمین ما، سرزمین زندهباد و مردهباد است. در این سرزمین صبح زندهباد مصدق و عصر مرگ بر مصدق میگویند. این را به عنوان یک فکت تاریخی عرض میکنم که اگر ۱۵ روز پیش از اجرای کنسرت به جای پست اطلاعرسانی آقای قربانی که منتشر شد و حجمی از آن واکنشها را به همراه داشت، اعلام میشد که با کنسرت آقای قربانی در تخت جمشید مخالفت شده است، همین افرادی که این واکنشها را نشان دادند، اعتراض میکردند و بد و بیراه میگفتند که چرا احازه نمیدهید هنرمند مملکت برود و تخت جمشید را زنده کند. متاسفانه شمایلی که الان فضای اجتماعی ما پیدا کرده و البته به برخورد حاکمان ما برمیگردد، به شدت سیاستزده است. به قدری همه ساحتهای ما سیاسی شده است که هر زمان یک نفر درباره هر موضوعی تصمیمگیری میکند، تحلیل سیاسی میشود.
او اظهار کرد: بعد از انتشار خبر برگزاری کنسرت یکی از خبرنگاران پرسید آیا به دلیل انتخابات به شما مجوز دادهاند؟ و این برای من حیرتانگیز بود که چقدر در جامعه رسانهای ما که در واقع جامعه فرهیخته تلقی میشوند، چنین پسزمینهای وجود دارد و همه اینها برمیگردد به آنچه که سالهای سال در ذهن ما رسوب کرده است.
خباز با بیان اینکه من فکر میکنم که جمهوری اسلامی یا هر مجموعه حاکمیتی که در این سرزمین تصمیمسازی و سیاستگذاری میکند، باید متوجه شود که این واکنشهایی که اتفاق میافتد، محصول رفتارهای ناصوابی است که در حوزه فرهنگی اتفاق میافتد، گفت: موضوع این است که اساسا اعتماد مردم از دستگاه حاکمیتی سلب شده و نمیپذیرند که این تصمیم صرفا فرهنگی است. این خیلی مهم است که دوستان ما در حوزه سیاسی کشور که دارند تصمیمگیری میکنند، سیاستگذاری میکنند و قانون وضع میکنند بپذیرند که مردم متوجه این اصول هستند. این واکنشها محصول دو هفته نیست، محصول ۴۵ سال تصمیمگیری و حکمرانی است و اینها باید اصلاح شود.
او در پایان تاکید کرد: به گمان من برنده این رویداد فرهنگ این سرزمین است؛ چه میراثفرهنگی این سرزمین و چه موسیقی و فرهگ و هنر این سرزمین. فارغ از اینکه چه کسی کنار دست این کار ایستاده، چه مدیری امضا کرده و در چه بزنگاه تاریخی رخ داده است، مهم این است که این رویداد شکل گرفت و این مسیر برای توسعه فرهنگی کشور باز شد.
منبع: برنامه بیلبورد
انتهای پیام/
نظر شما